ب: آیاتی که به سه مرحله ی خلقت اشاره دارند:
آیههای دیگری که مورد استناد طرفداران نظریه تکامل قرار گرفته است عبارتند از:
«و لَقَد خَلَقناکُم ثُمَّ صَوَّرناکُم ثُمَّ قُلنا لِلمَلائِکَةِ اسجُدُوا لِآدَمَ: و همانا ما شما را آفریدیم و سپس شکل دادیمتان و سپس به فرشتگان گفتیم به آدم سجده کنید.»(اعراف/ 11) و نیز (حجر/28- 29) و (سجده/ 8-9) و (ص/71) همین مضمون را دارند.
استاد مشکینی با طرح آیه 11 سوره اعراف مینویسد: «آیه فوق از جمله بهترین آیات قابل استفاده برای اثبات این نظریه (تکامل) است؛ زیرا خداوند در این آیه بیان میکند که ابتدا او قبل از شکل دادن به انسان، او را آفرید و بعد از مدت نامعلوم ( به قرینه کلمه ثم) او را به شکل انسان فعلی درآورده است. سپس بعد از مدت ها، فرشتگان را امر به سجود در برابر یکی از افراد نوع انسان کرده است.» و سپس سه مرحله خلقت انسان را از آیه فوق اینگونه استفاده میکند:
اول: مرحله ی بعد از خلقت و پیش از شکلگرفتن به صورت انسان (تکوین او از آب و خاک).
دوم: مرحله ی بعد از پیدا کردن شکل «انسان» و پیش از انتخاب آدم از بین افراد نوع.
سوم: مرحله ی انتخاب آدم از بین آنها و بعد از آن امر کردن فرشتگان به سجود بر آدم. [14]
ایشان در توضیح آیات 28 ـ 29 سوره حجر «إنِّی خالِقُ بَشَراً مِن صَلصَالٍ مِن حَمَإٍ مَسنُونٍ فَاِذَا سَوَّیتُهُ و نَفَختُ فِیهِ مِن رُّوحِی فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِینَ» و آیه 71 سوره ص، بیان می دارد: مقصود از «بشر» در این آیه، کلّ نوع اوست. یعنی نوع و طبیعت کلّی اوست نه فرد بخصوص و برگزیده مانند «آدم».
و در مورد واژه ی «تسویه» (جمله سویته) میگویند: تقریبا به معنای جاری ساختن انسان در مسیر تکامل است تا اینکه به صورت انسان درآمده و آماده نفخ روح... گردد. [15]
جالب این است که استاد مکارم شیرازی مفسر معاصر، آیات 26 ـ 28 ـ 29 سوره حجر را به عنوان مهمترین دلیل طرفداران ثبات انواع آوردهاند و با توجه به قرینه ی ذکر سجده ی فرشتگان که بلافاصله بعد از آیات فوق در سوره حجر آمده است. «فَسَجَدَ المَلائِکَةُ کُلُّهُم اَجمَعُونَ اِلّا اِبلیسَ» بیان می دارد: «مقصود از انسان و بشر در آیات فوق شخص آدم است. و طرز بیان این آیات نشان میدهد که میان خلقت آدم از خاک و پیدایش صورت کنونی، انواع دیگری وجود نداشته است» و سپس در پاسخ به استدلال طرفداران نظریه ی تکامل به واژه «ثم» (در امثال آیه 11 سوره اعراف) مینویسند: «تعبیر به «ثم» که در بعضی آیات آمده و در لغت عرب برای «ترتیب با فاصله» آورده میشود، هرگز دلیل بر گذشتن میلیونها سال و وجود هزاران نوع نمیباشد بلکه هیچ مانعی ندارد که اشاره به فاصلههائی باشد که در میان مراحل آفرینش آدم از خاک و سپس گِل خشک و سپس دمیدن روح الهی وجود داشته است. و لذا همین کلمه ی «ثم» درباره خلقت انسان در جنین و مراحلی را که پشت سر هم طی میکند آمده است (حج /5) پس «ثم» همان گونه که در فواصل طولانی به کار میرود، در فاصلههای کوتاه هم استعمال می شود.»[16]
بررسی:
1ـ استفاده استاد مشکینی از آیه ی فوق در مورد سه مرحله ی خلقت انسان عجیب است؛ چون هیچ گونه اشارهای درآیه ی11 سوره اعراف به مرحله ی سوم (انتخاب آدم از بین انسانها) نشده بود و صِرف امر به ملائکه برای سجده بود. نمیدانیم ایشان این مرحله سوم را چگونه از آیه فوق استفاده کرده است.
2ـ با توجه به سخنان دو طرف در مورد آیات مورد بحث، میتوان گفت که این آیات ظهوری در نظریه ی تکامل انواع ندارد. [17]
ج: آیاتی که به مرحله ی اول آفرینش انسان اشاره میکند (ماده اولیه):
این آیات با توجه به اینکه ماده ی اولیه را چه چیزی می دانند، خود بر سه دسته تقسیم می شوند:
1ـ ج: آفرینش انسان از خاک: «هُوَ الَّذِی خَلَقَکُم مِن طِینٍ ثُمَّ قَضَی أَجَلاً و أجَلٌ مُسَمّی عِندَهُ: اوست که شما را از گل (آب و خاک) آفرید و سپس مهلتی مقرر کرد و مهلت مقرر پیش اوست.»(انعام/2) و نیز (ص/71)و (سجده/8) و نیز (مؤمنون/12) همین مضمون را دارند.
استاد مشکینی درباره ی این آیات مینویسد: «تمامی این آیات وضع این نوع (انسان) را قبل از پیدا کردن شکل انسان بیان میکند و مقصود فرد فرد انسان ها نیست؛ زیرا فرد فرد انسان ها از خاک آفریده نشدهاند.
اینکه میگوید «قضی اجلا» (مهلتی مقرر کرد) منظور این است که خداوند، آفرینش و تکوین انسان را، حتمیت و استواری بخشید که مدت آن پیش خودش معلوم است و شاید هم، این مدت همان مدت زمان فاصله بین آغاز آفرینش انسان از خاک تا تحقق تصویر و شکل دادن به انسان و تشکیل این نوع خاص از جانداران، میباشد.»[18]
ایشان در مورد آیات 8 ـ9 سوره ی سجده، دو احتمال را مطرح میکنند: «اول اینکه بگوییم مقصود از (بدءخلق الانسان) آغاز آفرینش آدم باشد. که در این صورت نظریه ی ثبات انواع تأیید میشود. اما اشکال این برداشت آن است که لازم میآید بقای نسل با تولید مثل بوسیله منی، قبل از تشکیل دادن و آراستن و نفخ روح در او انجام گیرد.
دوم اینکه بگوییم مقصود آغاز آفرینش هر موجود زنده و سپس حرکت دادن آن در مسیر تکامل و آراستن و شکل دادن او به صورت «انسان» و سپس نفخ روح خدا(عقل) در او میباشد.»[19]
بررسی:
1ـ دو تفسیر عمده از آیات فوق شده است: اول اینکه همه ی انسان ها از نطفهای آفریدهشدهاند که مواد اولیه آن از غذاها و غذا از خاک بوجود آمده است. [20] . دوم اینکه فقط حضرت آدم از خاک آفریده شده و بقیه ی انسان ها از نطفه آفریده شدهاند. پس میتوان گفت انسان ها با واسطه ی آدم (ع) از خاک آفریده شدهاند. [21]
پس نمیتوان به صورت قاطع به قرآن نسبت دهیم که در این آیات، مرحلهای از تکامل نوع انسان از خاک را میگوید؛ چرا که اگر تفسیر اول را بگیریم (نطفه از مواد خاکی) ربطی به مسأله ی تکامل ندارد. و اگر تفسیر دوم ( خلقت آدم از خاک)را بگیریم بیشتر مؤید نظریه ی ثبات انواع میشود؛ چون خلقت مستقیم انسان از خاک را گوشزد میکند.
مگر آنکه گفته شود تعبیر «اجل» در آیه ی2 سوره ی انعام، دلالت بر فاصله ی زمانی بین خلقت انسان از خاک میکند که در این صورت مبحث بعدی پیش میآید. [22]
2ـ «اجل» در اصل به معنی مدت معین و «قضی اجل» به معنی تعیین مدت و یا به آخرین موقع پرداخت بدهی و اینکه به فرا رسیدن مرگ اجل میگویند به خاطر این است که آخرین لحظه ی عمر انسان در آن موقع است. اما با توجه به آیات دیگر قرآن و روایات اهل بیت (ع) «اجل مسمی» در قرآن به معنی مرگ طبیعی و «اجل» به معنی مرگ زودرس است. [23]
پس معلوم میشود مقصود آیه، مدت بین خلق انسان تا مرگ است. یعنی: «اوست خدائی که شما را از گِل آفرید پس از آن مدتی را مقرر ساخت که در این مدت، انسان در روی زمین پرورش یابد و تکامل پیدا کند و اجل حتمی (مرگ) در نزد اوست.» و این مدت ربطی به مرحله ی تکامل از خاک تا انسان ندارد بلکه مرحله ی زندگی دنیاست.
3ـ سلاله به معنای برگزیده و خلاصه ی چیزی است و در آیه 12 سوره ی مؤمنون برخی به معنای نطفه گرفتهاند که ما حصل و برگرفته ی انسان است[24] و در هر صورت این آیه دلالت بر فاصله ی زمانی بین خاک و سلاله ندارد. و اگر بر نطفه هم دلالت داشته باشد این مطلب باز از مورد بحث خارج است.
2ـ ج: آفرینش انسان از آب: «و هُوَ الَّذِی خَلقَ مِنَ الماءِ بَشَراً فَجَعَلَهُ نَسَبَاً و صِهراَ: و او خداوندی است که از آب بشری آفرید و او را اصل نژاد و مایه ی تولید نسل انسان گردانید.»(فرقان/ 54)
استاد مشکینی به آیه 56 سوره فرقان، مثل همان تقریر آیات خلقت انسان از خاک استدلال کرده و مینویسد: «این آیات، وضع این نوع (انسان) را قبل از پیدا کردن شکل انسان، بیان میکنند.»[25]
بررسی:
در مورد آیات فوق دو تفسیروجوددارد: اول اینکه مقصود از خلقت انسان از آب این است که مقدار زیادی آب در بدن انسان(حدود 70%) وجود دارد.[26] دوم اینکه مقصودآن است که انسان ازآب نطفه و منی آفریده شده است. [27] بنابراین آیات فوق ربطی به مراحل تکامل خلقت انسان و نظریه ی داروین ندارند.